- ارسال ها: 1193
- تشکرهای دریافت شده: 249
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
blackfire نوشته: 1 خودت رو کامل معرفی کن
برای لحظاتی فکر می کنم... و شروع می کنم به پاسخ دادن:blackfire نوشته: 2 علاقه مندیهات رو لیست کن
بدون درنگ پاسخ می دمblackfire نوشته: 3 دوست داری هدیه چی بگیری؟
از کی؟
هوم.... یه چیزی با امضای خودش مخصوص خودم با اسمم. مثل کلاه که توش امضا شده یا یه تابلو یا لباسblackfire نوشته: 4 اگه قرار یه هدیه از مایکل بگیری چی میخواستی
والا آخرین باری که چک کردم قدم 180 بود وزنمم 83blackfire نوشته: 5 قد و وزن
یه نگاه عاقل اندر سفیه به مجری می اندازم و با اکراه میگم:blackfire نوشته: 6 اطلاعات پروفایلت رو بزار
نمی نویسم ولی آنلاین برات می گم ! توی این چیزها ذهن خیلی خلاقی دارم البته بیشتر برای طنز. کافیه یکی یه چیزی بگه و دنبالش رو می گیرم و یه انیمیشن در حد 10 تا اسکار براش می سازمblackfire نوشته: 7 فیلمنامه , داستان و از اینا مینویسی؟
یه نگاه چندش به مجری....blackfire نوشته: 8 ابی یا قرمز
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
Nasim نوشته: درود رضا جان ؛
واقعا خسته نباشید...
نظر خوبی ندارم ! از یه طرف دیگه هم با شرایطی که الان ایران توی دنیا داره میدونم که زیاد به دید خوبی به ایرانی ها نگاه نمی کنن و من هم تحمل این چیزها رو ندارم و این باعث میشه که بگم سگ خورد میسوزم و می سازم. ولی بعد باز پشیمون می شم و می گم که اینجا جای موندن نیست... در نهایت بدم نمیاد برم.Nasim نوشته: 1-نظرت درباره موندن توی ایران چیه ؟
چرا نگفتم؟ الانو نگاه نکن که کم پست میدم. قبلانا پای ثابت همه بحث های فروم های قبلی بودم.Nasim نوشته: 2-تا به حال نگفتی از کی شروع کردی به دوست داشتن مایکل !؟
یک کم فکر میکنم و در نهایت لب هام رو کج می کنم، شونه هام رو میندازم بالا و میگم نه ! (سرم رو هم تکون میدم)Nasim نوشته: 3-تا به حال مرگ رو جلوی چشم خودت دیدی ؟
همون حسی که بیان بهت بگن اینایی که تاحالا داشتی باهاشون زندگی می کردی مامان و بابات نیستن و مامان و بابات هنوز دنیا نیومدن و تو هم خرگوشی تاحالا جو گرفته بودتت خیال می کردی آدمی! البته اون یه کم حسش شدید تره.Nasim نوشته: 4-اگر یک روز بفهمی هر چیزی که از مایکل میدونستی دروغه چه حسی بهت دست میده ؟
کتاب: من اولش از رشته ی برق خوشم نمیومد و همینجوری محض خنده توی دفترچه کنکور برق رو انتخاب کرده بودم ولی نمی خواستم برم . یه روز خونه ی دوستم یه کتاب دیدم در مورد رشته های دانشگاهی. قسمت برق رو که خوندم نظرم کلا عوض شد و با کله رفتم همین رشته!Nasim نوشته: 5-چیزهایی که یک بار برای همیشه توی زندگیت روت تاثیر گذاشته ؛
کتاب:
فیلم:
آهنگ:
موزیک ویدئو:
فک کن نمی رفتم! البته ضایع بازی در نمیاوردم و خیلی یواش می گفتم داداش، سام نه علکیم، بیا کارت دارم. بعد که شرایط مناسب بود می گفتم پسر تو کجایی من دوستتم. دوست خوب! بعد هم باهاش یک دوستی خوب شروع می کردم. به زور !Nasim نوشته: 6-فرض کن جایی توی یک مکان عمومی مایکل رو دیدی و شناختی ! با توجه به اینکه میدونی مایکل چرا پنهانی بیرون میرفت و دوست نداشت همیشه شناخته بشه ، آیا میرفتی جلو یا نه؟اصلا چکار میکردی ؟!
خیلی هاشونو ! سفرهای میتی کومون، سندباد، گجت و ایناNasim نوشته: 7-کدوم کارتون دوران کودکیت هنوز یادته و دوستش داری ؟
علاقه که دارم ولی این آیدی بخاطر علاقه به کل اساطیر یونان انتخاب نشده. تصادفی با این اسم آشنا شدم و سرچ کردم و دیدم عجب خدای باحالیه، جقدرم اسمش قشنگه. و در جو نوجوانی این رو گذاشتم آیدیم و از همون موقع موند. (1376 اینا)Nasim نوشته: 8-راستی به اساطیر یونان علاقه داری یا دلیل دیگه ای داره ؟
Nasim نوشته: 9-لهجه مایکل توی آهنگ " BAD " رو میدونی ؟ این سوال رو اینجا پرسیدم دوباره چون توی بحث "بد" کسی جوابشو نداد ! اگر میدونی لطفا بگو !
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
InvincibleMJ نوشته: 1.نظرت در مورد من چیه ؟
نه. اصلا. علاقه چندانی به طبیعت و این چیزا ندارم. ترجیح میدم توی تمدن زندگی کنم ! حالا باز جنگل یه چیزی ولی سیبری رو اصلا نیستم !InvincibleMJ نوشته: 2.دوست داری تو یک خونه چوبی تو جنگل یا یک کلبه چوبی تو سیبری زندگی کنی (وسایل خونت هم همه نو و جدید باشن) ؟
تحریف که چه عرض کنم. به نظر من کل کتابهای مثلا مقدس نوشته آدمها هستن!InvincibleMJ نوشته: 3.بنظرت کتاب مقدس تحریف شده ؟
I don't care ولی بله به نظرم کشیده شد. اما اگر هم بفهمم که اینطور نیست می گم اوکی . مرسی برای اطلاعات! نه راجع بهش چیزی خوندم نه تحقیق کردم نه برام مهمه !InvincibleMJ نوشته: 4.بنظرت عیسی مسیح به صلیب کشیده شده ؟
کلا نسبت به هر انسانی که بخواد خودش رو با دینش بشناسونه دید خوبی ندارم. این یعنی استفاده ابزاری، شستشوی مغزی، و ... آدم اگر آدم باشه دینش واسه خودشه. اگر منظورت تندروهاشونه، ازشون متنفرم. همونجوری که از تندرو های سایر مذاهب متنفرم!InvincibleMJ نوشته: 5.نظرت در مورد یهودیت و یهودی ها چیه ؟
بتهوون: نابغهInvincibleMJ نوشته: 6.نظرت در مورد این افراد: 1.بتهوون / 2.تزار نیکلاس دوم / 3.لئون تولستوی / 4.فردریش شیلر / 5.یوهان ولفگانگ گوته / 5.فریدریش نیچه / 6.جرمی برت / 7.ریشارد واگنر
بلند پروازی های هیتلر و حد کفایت رو ندونستن. باز هم میگم من در این موارد اصلا اطلاعات جالبی ندارم.InvincibleMJ نوشته: 7.بنظرت علت شکست آلمان در جنگ جهانی اول و دوم چی بود ؟
در درجه اول : هرژه - تن تن !!InvincibleMJ نوشته: 8.نویسنده ها و کتاب های مورد علاقت ؟؟
آمریکا - سوییسInvincibleMJ نوشته: 9.کشور مورد علاقت ؟
بله. نه ایرانم. Schneider Electric در بیشتر از 120 تا کشور هست که یکیش هم ایرانه.InvincibleMJ نوشته: 10.واقعا در شرکت Schneider Electric کار میکنی ؟ یعنی الان فرانسه ای ؟
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
دیگه تا الان عادت کردم به عوض شدن قیافه ی مجری و دیگه به روی خودم نمیارم !FeanoR نوشته: خب سری چهارم سوال ها میدونم این برنامه میخواد طولانی میشه و تا خسته نشدی بریم سراغ سوالهای ریزبینانه
(آقای تصویربردار از من نگیر هی از این رضا بگیر)
1.بهترین دوران زندگیت؟
FeanoR نوشته: 2.نظرت در مورد افراد زیر:
حمید
الناز
خودم
فرناز
خودت
احساس می کنم به هر چی که می خواستم رسیدم و یه آرامشی درونم حس می کنم که هیچوقت تا به حال حس نکرده بودم !!!! (الکی ) اینم سواله؟ حس خاصی ندارم!FeanoR نوشته: 3.الان اینجا چه حسی داری؟(میدونم زیرت بالیشت گذاشتی نسوزی)
FeanoR نوشته: 4.اگه کل دنیا رو بهت میدادن چیکار میکردی؟به غیر آدمکشی
هیچ کس محدودیت رو برای خودش دوست نداره. اما محدودیت برای رعایت نظم و بدست آوردن یکسری چیزهای مهم تر لازمه و اگر نباشه خیلی خر تو خر می شهFeanoR نوشته: 5.از محدودیت خوشت میاد؟
بله طبیعتا هر جای عمومی باید یکسری محدودیت وجود داشته باشه. جایی که برای قانون تعریف میشه یعنی یکسری محدودیت ها هم براش وجود داره.FeanoR نوشته: 6.اینجا محدودیت داره؟فروم و سایت)نظرت در مورد محدودیت؟
چون از اول تاسیس امجی دات کام در کنار بچه ها بودم و یکسری از مسئولیت ها رو به عهده گرفتم. متاسفانه الان بخاطر مشغله های مختلف هیچکدوممون فرصت نداریم مثل سابق روی سایت وقت بذاریم. اما خیلی از چیزهایی که الان در اختیارمونه نتیجه ی همون کارهاییه که سالها پبش کردیم.FeanoR نوشته: 7.چرا مدیر شدی؟
پیشنهادی ندارم. اگر هم داشته باشم اینجا نمی گم !FeanoR نوشته: 8.یک پیشنهاد برای مدیریت حمید؟
دروغ به عرضتون رسوندن اتفاقا عرق نمی کنم اون دستمال کاغذی رو هم بردار بده به کارگردان خودت هم 2 تا از توش بردار. هه ههFeanoR نوشته: 9.دستمال کاغذی میخوای برای عرقات؟(میگن استرس داری هی داری عرق میکنی)
چو دانی و پرسی سوالت خطاست پسرم. بله سر کار میرم. از ساعت 7:30 تا 16:30. بچه سوم و آخر. سر کار بخوی پرخاش کنی کار حرفه ای نیست. دعوام شده ولی نه با داد و بیداد. زن؟؟ نه!! تمایلی ندارم بیخودی هم اصرار نکنFeanoR نوشته: 10.سرکار میری؟(اینو که میدونم)از ساعت چند تا چند؟بچه چندمی؟سرکار دعوات شده تا حالا؟بگو زن میخوای
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.